بعد از مدت ها جدا شدن از فرقه رجوی به یک واژه داخل مناسباتی مجاهدین که کاربرد احمقانه ای داشت برخوردم . وبلاگ فریاد آزادی مرا به گذشته برد که چگونه رجوی با بازی با واژه ها شگفتی ما را در همان نزدیکی های خودش موجب می شد که نمی دانستیم گریه کنیم یا بخندیم.یکی از دوستانم از…
بعد از مدت ها جدا شدن از فرقه رجوی به یک واژه داخل مناسباتی مجاهدین که کاربرد احمقانه ای داشت برخوردم . وبلاگ فریاد آزادی مرا به گذشته برد که چگونه رجوی با بازیبا واژه ها شگفتی ما را در همان نزدیکی های خودش موجب می شد که نمی دانستیم گریه کنیم یا بخندیم.یکی از دوستانماز بیماری های جنسی و مقاربتی افراد و یا مراجعه آنها به کلینیک و محل های زنان فاحشه در آلبانی اشاره داشت که البتهطبیعی است که رجوی وقتی با سرکوب و دیکتاور مآبانه می خواست بهشت را به نفرات به اصطلاح مجاهد تحمیل کند چه اتفاقی می افتد ." لم یرتابو "کلمه ای بود که رجوی در باره "برگشت ناپذیری" انقلاب ایدئولوژیکی درونی بکار می برد. بدین معنی که تضمین افراد در طلاق و پشت کردن به زندگی انقلاب درونی است و مریم قجر بعنوان شاه کلید این انقلاب سرمشق همه است .
هر چند رجوی بعضی مواقع از گور بلند می شود و پیامکی به اعضاء درمانده می فرستد ولی فرقه هر روز رو به اضمحلال است. درب های بسته ، اجبار و اقتدار مطلق ره گشای سران نبوده و از ابتدای رواج طلاق اجباری و همگانی، فساد و ارتباطات جنسی غیر معقول و قاچاقی بوده است. این قدر آش شور بود که حتی دردستشویی های قرارگاه اشرف رابطه عاشقانه ذکور رواج داشت! که به همین دلیل نگهبانی به نام "برادر مسئول" وظیفه داشت گشت ارشاد راه بیاندازد و با کنترل گندابی که رجوی به راه انداختاز سرایت و پخش شدن بیش از اندازهبه دار و ندار یک فرقه مخرب راه حکمتی یابد. رجوی تاکید داشت مناسبات او در جهان لنگه ندارد و اشرف پاکیزه ترین شهر در جهان است و ادعا داشت که در ایران و جمهوری اسلامی جامعه بسته بازیرچادر هزار فساد بر می خیزد. حال که خود او نیست زن سومش در آغوش این و آن است و طنازی می کند و بیش از هزاران نفر فرار کرده و نفرات باقی مانده برای درمانبیماری مقاربتی اقدام می کنندخودش چه جوابی دارد ؟!