اگر به صفحات سایت مجاهدین ( فرقه رجوی ) سری بزنیم هنوز که هنوز است نامه های ادعایی سعید ماسوری و بیانیه های منتسب به او از زندان منتشر می شود تا تشکیلات سوژه ای داشته باشد و از قافله عقب نیفتد و تا فرصت هست بهترین بهره برداری و سوء استفاده را از آن بکند . قبل از ادامه باید بدانیم سعید ماسوری کیست که این همه حواشی درباره او ایجاد شده است.
سعید ماسوری کیست ؟
سعید ماسوری که از وی به عنوان دکتر و یا پناهنده به نروژ و یا فردی برای ادامه تحصیل در آن کشور یاد می شود طی ادعایی گفته شد که در بازگشت به ایران توسط وزارت اطلاعات دستگیر شده و به عنوان زندانی سیاسی در زندان اوین بسر می برد.
اما به رغم اذعان تشکیلات رجوی که عضویت او را تایید کرده است ، باید گفت که او یکی از فرماندهان تشکیلات و فعال در بخش نظامی بود و در موارد بسیاری در تدارک و آموزش تیم های عملیاتی فرقه رجوی و اعزام این تیم های تروریستی نقش فعالی داشت . در سال 80-79 که عملیات های " س " توسط رجوی کلید خورد در توجیه این سلسله عملیات های خشن و تروریستی ، در قرارگاه پارسیان نشستی با حضور مسعود رجوی برگزار شد. در این جلسه رجوی برای این که ذهن ما را کنترل کند و سیطره کاملی در راستای پیشبرد این خط برای خود دست و پا کند در یک شو از قبل برنامه ریزی شده فرماندهان را بلند می کرد تا حرف های او را تایید کنند که این دستور کار نظامی بهترین راه حل و موفقیت آمیز است هر چند بنا بر تجربه تمامی افراد در درون تشکیلات این صحنه گردانی نه نظر خواهی آزاد و یا گوش دادن به حرف های ما بود . در این جلسه تا جایی که بیاد دارم سعید ماسوری هم از جمله فرماندهانی بود که پشت میکروفن رفت و صحبت هایی در مورد عملیات موسوم به " س " کرد .
در این عملیات های تروریستی که هیچگاه رجوی اذعان به هدایت آن از داخل عراق نکرد و همیشه روال کار این بود هسته های مقاومت داخله ! را پیش بکشد خیلی از تیم های عملیاتی که مجهز به سلاح های ارتش صدام بودند و توسط افسران استخبارات تا نزدیک مرزآورده می شدند متلاشی و یا حتی قبل از اقدام دستگیر شدند . از جمله تیم های دستگیر شده که مجهز به خمپاره و... بود سعید ماسوری بود که به همراه غلام حسین کلبی قصد انجام عملیات داشتند.
اما تشکیلات رجوی در خیلی از عملیات ها که هماهنگ با دستگاه اطلاعاتی صدام صورت می داد و در جزئیات ، استخبارات دیکتاتور عراق در آن دخالت داشت جز قربانی کردن اعضا خود هیچ نتیجه و دستاورد ملموسی که نگرفت ، تعداد زیادی را قربانی قدرت طلبی خود کرد که اشاره به شکست این تیم ها و ... موضوع این مقاله نیست.
در سایت موسوم به بیگناه که یکی از پایگاه های احتمالی رجوی است چشمم به یک نامه ادعایی از طرف سعید ماسوری افتاد که در این متن از مواجه او با یک زندانی که به دلیل مشارکت در عملیات نظامی ( تروریستی ) بعداً اعدام شد ، صحبت به میان آمده است. نکته ای که قابل تامل است برخورد ایشان با او است که در بند 209 و در حالی که او در سلول انفرادی بوده است صورت گرفته است . همه به خوبی می دانیم زندانی که در سلول انفرادی باشد که احتمالا در مرحله بازداشت موقت هم بسر برده باشد به هیچ وجه نه ملاقاتی دارد و نه می تواند کسی را ملاقات کند . نکته دیگر که ادعای صحت این نامه را زیر سوال می برد ملاقات او با این زندانی است که او هم به اتهام مشارکت در عملیات تروریستی در زندان بوده وآنقدر دست باز داشته که توانسته است این چنین ملاقات کوتاهی را با سعید ماسوری داشته باشد و با هم حرف رد و بدل کنند که ماسوری به اوگفته تو را نمی شناسم ولی برادرت را می شناسم.
به این ترتیب دست رجوی و اجیر شدگان که رو شد ناچاراً به عضویت سعید در تشکیلات معترف و در آن روی سکه تلاش های زیادی صورت گرفته و می گیرد که با انتشار بیانیه های او از زندان ! او را به پای چوبه دار بکشانند و این کار هم ترفند شناخته شده رجوی بود که بتواند با شهید سازی و ریختن خون افراد خود نهایت سود را ببرد و مظلوم نمایی کند.
اکنون اگر یک جستجوی ساده در اینترنت انجام دهیم ، این جانیان و مغرضین که چیزی جز اهداف غیر اخلاقی خود و هوس رانی قدرت را بلد نیستند از نداشتن مرخصی و انواع تبلیغات صرفاً رسانه ای چون بیماری و عدم رسیدگی به این زندانیان خبر می دهند تا فضای دودی را ایجاد و مهم تر این که آنان را حتی موقعی که حکم اعدام آنها لغو شده به پای چوبه دار بکشانند !!!
در گذشته و در چندین مورد وقتی که تیم های عملیاتی مسلح قبل از اقدام دستگیر می شدند ، با توجه به شناخت بیشتر حکومت و نهاد های حاکمیتی از فرقه گرایی رجوی و فضای مناسبات که مهمترین وجه آن قربانی شدن افراد در این روابط و مناسبات است ضمن تخفیف مجازات آنان ، فضایی ایجاد کردند تا رجوی نتواند از نسل جوان ایرانی و مردم مطابق آن چه که در سر دارد سوء استفاده کند و قربانی بگیرد.
بیاد داریم وقتی تیم مرجان ملک ( معصومه سید آبادی ) در سال 1375 از مرز عراق و کرمانشاه با خمپاره و .. برای ترور کور و شلیک خمپاره و کشتار مردم وارد کشور شد ، تشکیلات که می دانست این تیم دستگیر شده سعی کرد با تبلیغات اعدام آنها را اعلام کند و یا با صحنه گردانی موجبات آن را فراهم نماید . یا منتظر بود که آنها با قرص سیانور خودکشی کنند . ما حتی بعد از مدتها در مناسبات به دلیل سانسور خبری و یا بهتر بگویم اختناق صد در صدی ، نمی دانستیم که مرجان قبل از اقدام خوشبختانه دستگیر شده و با تخفیف حکم ، امید آزادی او می رود. مرجان بعد از زندان از ایران خارج و زندگی خود را ادامه داد.
اکنون باید به سعید ماسوری و دیگر فریب خوردگان که رجوی حتی به اعتماد آنان خیانت کرد و ضمن حفظ جاسوسی و مزدوری برای دشمنان ایران و مردم در مخفیگاه خود قایم شده و فرار را بر قرار در کنار وفاداران !! ترجیح داد بگویم که فرقه رجوی و آرمان گرایی کاذب او خیلی وقت ها است که دیگر معنی ندارد . وضعیت آنان در عراق و ریزش نیرو تایید کننده این است که بیزاری از رجوی به اوج خود رسیده و نباید در چاه رجوی خود را گرفتار کرد. بخصوص این که دیگر از تشکیلات به دلیل خیانت ، دروغ و پشت کردن به مردم وقرار گرفتن در صف دشمنان چیزی باقی نمانده و افراد گرفتار درعراق در پی نجات خود از دست رجوی هستند که به چیزی که تنها فکر می کند نجات خودش می باشد و از طرف دیگر وقتی که می بیند در عراق به شکست برخورد کرده با لجاجت تمام نیروهای اسیر و گرفتار را در حالی که بیمار و فرسوده شده اند به حال خود رها کرده و هر روز ، کاری که می خواهد بکند انتشار مرگ اسفناک آنها در کمپ موقت لیبرتی در اثر بی لیاقتی خودش است.
عضو جدا شده ح - ه
بازی ترامپ ، فرقه رجوی با برجام- قسمت آخر
انفجار در پادگان اشرف
