فرجام رجوی . آیا او مرده است !!؟.

گردهمایی عروسک بازی سالانه فرقه مزدور و ضد ایرانی مجاهدین که امسال برگزار شد متفاوت تر از هر سال دیگر صورت گرفت که این تفاوت چیزی جز شرکت یکی از خشونت طلبان و جنگ طلبان مشهور منطقه که صاحبان طالبان و القاعده محسوب می شوند نبود .

اولین حضور علنی شاهزاده سعودی ، ترکی فیصل ، رئیس سابق استخبارات ( اطلاعات سعودی ) و فرزند پادشاه سابق این کشور ورای مواضع اتهام آمیز و تند در مقابل ایران و ادعای سرنگونی حاکمیت !!! ، بیان لفظ مرحوم مسعود رجوی هنگام ستایش و تمجید از مریم رجوی بود . این حرف ترکی فیصل که از روی کاغذ قرائت شد دو بار تکرار شد و چهره مریم رجوی کمترین عکس العمل را در مواجهه با این عبارت "مرحوم رجوی "  واکنش نشان داد و می توان گفت خونسردی او قابل تمایز بود .

اکنون که مرگ سرکرده فراری فرقه بدنام از زبان یکی از شخصیت ها و شاهزادگان سعودی  بر ملا می شود و نه از سوی تشکیلات خائن رجوی و حتی تکذیب  این  خبر (مقوله مهم از نظر خود مجاهدین  یعنی رهبری ) توسط مقامات رده پایین مجاهدین که سال ها است نوار های صوتی و پیام های متنی منتسب به او را برای سازمان پخش و بیان می کنند ، سوالات زیادی را برمی انگیزد که چرا شاهزاده سعودی این خبر را اعلام و مجاهدین آن را به این شیوه تکذیب می کنند!!؟ .

هر چند فرضیه های زیاد و نیز تابلوهای متعددی را می توان رسم و به چالش کشید اما باید گوشزد کرد باید امیدوار بود که خبر مرگ رجوی درست نباشد تا به قوه الهی و بر آورده شدن حق مردم و ملت او در جایگاه مجازات قرار گیرد و گوشه ای ازجزای خیانت خودش را بچشد و در این دنیا و در آن دنیا ملعون نزد مردم و خدای حکیم قرار گیرد .

تابلوها واحتمالات مختلف یا سوالات پیرامون :

آیا همزمانی اولین حضور یک شخصیت امنیتی و ضد ایرانی مانند ترکی فیصل در تجمع علنی مجاهدین خائن و عبارت مرحوم  ،گاف بوده و این عنصر امنیتی متوجه نبوده است عواقب این کلمه او چه می تواند باشد ؟.

آیا شخص مریم رجوی و راس تشکیلات از چنین مسئله ای خبردار نبوده و اولین بار در این خیمه شب بازی از زبان شاهزاده سعودی این عبارت بیان شده در مورد سرنوشت رهبر فراری خود شنیده اند و همانگی صورت نگرفته است؟.

آیا تشکیلات می خواسته است برای آماده سازی ذهنی نفرات فرقه این خبر را از زبان ترکی فیصل بروز و رسانه ای کند ؟.

آیا این یک شگرد و ترفندی نبود که مواضع ضد ایرانی خشونت طلبان منطقه بر ضد ایران رنگ تند و تیزی گرفته و خشم آنها و نیز اتهامات تکراری شان بر علیه ایرانیان رسانه ای گردد و بهانه تبلیغاتی استفاده از مرگ مسعود رجوی (چه درست و چه غلط آن ) جهت تخاصم ،تقابل و بحران آفرینی مورد استفاده قرار گیرد؟.

آیا این مسئله و بیان مرگ مسعود رجوی از زبان ترکی فیصل و سپس تکذیب آن توسط تشکیلات بخاطر این نیست که تا مدتی موضوع مناسبات فرقه بخصوص در بعد تشکیلاتی و داخلی این باشد و زمینه را برای انقلاب ایدئولوژیکی و نوشتن پروژه های ندامت افراد مورد استفاده قرار گرفته و افراد را برای فرصتی دیگر درگیر خود کنند ؟.

این فرض می تواند متصور شد این مقام امنیتی شناخته شده سعودی شناخت کافی به فرقه مجاهدین نداشته و به عبارتی خالی از ذهن بوده است و بنابراین نبود صرف فیزیکی رجوی او را بر آن داشته است لفظ مرحوم را بکار بگیرد ؟.

در ربطه با فرض یا سوال بالا نباید منتج به این پرسش گردد که اگردرست است پس چرا بعد از حدود سیزده سال این مقام سعودی ضد ایرانی و از شاهزدگان مهم ، در جمع مجاهدین به فکر این خبر بوده و از آن پرده برداشته است ؟.

سوال این است که آیا مجاهدین  تبعات تشکیلاتی و سازمانی این خبر  مرگ آگاه نیستند که درمراودات مستقیم و غیر مستقیم با خاندان آل سعود و مخصوصاً ترکی فیصل بخواهند این مسئله را مسکوت گذاشته تا مثل گذشته بهتر ذینفع گردند و برای رهبری حالت معنوی درست نمایند و یا حتی تردید ها و شبهات را در صورت زنده بودن رجوی به لحاظ امنیتی همچنان برقرار سازند ؟.

بنابراین و با توجه به احتمالات و نیز واکنش ها ی فرقه و عکس العمل مریم رجوی در خیمه شب بازی بورژه به نظر نگارنده و نیز اخبار و شواهد از سال های ابتدایی 2003 و نبود تعدادی از محافظان مسعود رجوی و بخصوص شخص نسرین ( مهوش سپهری ) معاون وقت رجوی و همچنین توافقات پشت پرده پنتاگون و فرقه برای تسلیم و مزدوری و همکاری ، ظن مرگ رجوی کمتر بنظر می رسد هر چند که الفیصل ترکی تا اکنون به خود اجازه نداده است خبرش را تکذیب واز حرف خود عقب نشینی نماید و شاید این تردید ها را می توان به حضور رجوی در عربستان را هم افزایش داد که این شاهزاده به دنبال فریب اطلاعاتی بوده باشد .

ورای این همه تابلو یا هر احتمال دیگر ودقیقاً زنده یا مرده بودن رجوی ، بعد از 13 سال دیده نشدن به جسدی متعفن سیاسی تبدیل شده است  و مرگ ایدئولوژیکی این فرقه خیلی وقت ها است به وقوع پیوسته است، ولی هتاکی جسورانه سعودی ها است که خود دست در جنایت دارند ، ارشاد آنها برای مقابله با ایران به مثابه کانون بحران است و نشان داد که حمایت آنها از تروریسم و جانبداری از فرقه تروریستی رجوی که در ایران منافقان نامیده می شوند ، دشمنی  خود را آشکارتر کرده و نیاز است که مسئولان و مردم مراقب تحرکات بزدلانه آنان و همدستی با این گروه مخرب و دشمن آحاد مردم ایران زمین باشند تا مکر آنها همانند دوران صدام به خودشان برگردد.