loading...
طلیعه آزادی
مدیر بازدید : 158 1391/10/17 نظرات (0)

روز دوشنبه در تاریخ 20-9-91 آقای فیلابی عضو سازمان و به اصطلاح شورای ملی  خود ساخته به صدای آمریکا دعوت شده بود و بعد از مباحث و فعالیت های ورزشی گذشته و بررسی و شناخت جهان پهلوان تختی ، مجری برنامه در مورد دو موضوع از ایشان پرسش کرد. 1)انقلاب ایدئولوژیک سازمان مجاهدین   2) همکاری سازمان با دیکتاتور عراق (صدام) .

اما همه محافل سیاسی به خوبی می دانند این دو مقوله دررابطه  با مجاهدین باعث تجزیه و تحلیل و نقد های فراوانی شده که در اکثر مواقع حتی در محافل  بی طرف ، بدرستی از فجایع این دو حرکت ناسنجیده یاد شده و اظهار نظر شده است. حقایق و واقعیت های این ماجراجویی ها ، مسعود رجوی را زیر ذره بین گذاشته اند ، هر چند به طور کامل پیامد های مخوف و ناگوار آن را تمام وکمال بیان نکرده و با گوشت وپوست خود آن را احساس نکرده باشند .

اما پاسخ آقای فیلابی به سوالات مجری صدای آمریکا برای اینجانب که مدت مدیدی در مناسبات سازمان بوده ام  قابل تامل است. هر چند به علت مشکلات و عوارض روحی به دلیل حضور در مناسبات خفت بار و خفقان زده سازمان تمایلی به واکنش نداشتم و بیان لحظات بودن در این تشکیلات ، تداعی کننده شکنجه است ، اما وجدان و وظیفه انسانی ام ایجاب کرد سکوت نکرده و حقایق را بیان کنم . حقایقی را که آقای فیلابی آن را وارونه کرده و فکر می کند  مثل آقای مسعود رجوی هر چه دروغ بزرگتر باشد قبولش برای مخاطب راحت تر است.

آقای فیلابی در مورد انقلاب ایدئولوژیک سازمان وازدواج اجباری و تشکیلاتی مریم ومسعود صحبت کردند ولی اشاره ای نکرد که مسعود وقتی معشوقه جدیدش را دید و مجذوب  او شد به زور از همکارسیاسی خودش یعنی مهدی ابریشم چی طلاق داد و در ادامه به نتایج این انقلاب اشاره شد . که آزادی زنان اولین محصول این حرکت بوده و در هیچ کجا این طور زنانرها و آزاد نیستند.

اما آقای فیلابی  بایستی در وهله اول  بداند از آزادی چه تعریفی دارد و آیا آزادی فقط بیان صرف یک واژه است ویا برای یک ژست سیاسی و یا تبلیغی و..... که البته آقای مسعود رجوی در مناسبات بجز این شعارها چیزی در چنته ندارد. در مناسبات سازمان خیلی از آزادی و دموکراسی – البته برای فریب دیگران - استفاده می شود ولی در همین تشکیلات اساسا وجود خارجی ندارد . آزادی مترادف با حق انتخاب و بیان می باشد و انسان به گفته شخص رجوی با اختیار و انتخاب زنده وپویا است اما این کلمات همه سران مجاهدین لفاضی بیش نیست چرا که این اصل پایه ای ، در جوهره رابطه های تشکیلاتی یافت نمی شود.  سران سازمان به زور و اجبار و تهدید ، افکار و عقاید خودشان را به نیروها تحمیل می کنند و در صورت مقاومت ، انگ و بر چسب های بی شماری به معترضان می زدند. از تف و توهین و زندان گرفته تا تحویل دادن شخص مخالف عقیدتی به مخابرات (اطلاعات ) صدام و یا فشار مدوام به این نیروها که دست به خود کشی بزنند . در مورد مقوله زنان بایستی بگویم  تفکیک جنسیتی و محدودیت هایی نظیر ممنوعیت ورزش و جداسازی پمپ بنزین اشرف ومردانه وزنانه کردن آن و نیز دراختیار قرار دادن زنان برای خوش گذرانی مسعود خان ( معروف به رقص رهایی ) وتابو دانستن یک گفتگوی روزانه کاری با همه و بالاخص  یک زن و گفتن بد ترین ناسزاها به زنان در جلسات مغز شویی (عملیات جاری و نشستهای غسل یعنی وارد شدن به اعماق زندگی شخصی و جنسی زنان ) که حتی در یک جامعه عادی تصور ظهور یک مقدار ناچیز از آن نمی رود  و....  این هدیه بی نظیر سازمان می باشد که خودم شاهد این فجایع روزمره بوده ام واگر آقای فیلابی این قدر شیفته مناسبات  است چرا همسر خودش را از این همه نعمت  آزادی محروم کرده و می کند؟!

  البته آقای فیلابی را نمی توان فردی نا آگاه و بی خبر دانست و سالیان زیادی است که بر سر سفره مجاهدین- البته با پول های اهدایی صدام و پولشویی رجوی- نشست و بر خاست دارند . ومضاف برآن در عراق سوزان و شرایط وحشتناک آن و همین طور زندان اشرف هم نبوده اند ، که در خارجه  تعریف و تمجید نکنند و در این صورت دیگر از ساپورت شدنش توسط این فرقه خبری نخواهد بود و کمکهای سرازیر شده به او قطع می گردد و الا اگر وجدان انسانی داشت  این طور موضع گیری و جواب نمی داد و خودشان را به بیراهه نمی زدند چرا که او مدت کمی نیست که مجاهدین را می شناسد  و برای پی بردن به حقیقت و نه فقط لجبازی سیاسی، راه های زیادی  در مسیر خودش پیدا می کرد و به وجدان خفته اش تلنگری می زد و اصل صداقت  و جوانمردی را که ویژگی یک پهلوان واقعی است را نشان می داد.

بنابراین اگر آقای فیلابی نشست های حوض و پرچم مجاهدین را به چشم خودش می دید  ویا مجاهدین نوار سانسور نشده اش را برای  او می فرستادند.  ویا اگر قدم رنجه می کرد و مدتی محدود در اردوگاه اشرف ساکن می شد ، حتما  از این اظهارات غیر واقعی شرمنده و خجالت زده می شد و از آزادی و این کلمه  مقدس عذرخواهی می کرد و آن موقع ارزش انسان ها را می دانست و در برابرش کرنش می نمود و به قربانیان شکنجه شده ، که فقط توانسته اند جسم بی جانشان را از اردوگاه اشرف خارج کنند  یک دنیا بدهکار می شد .

در مورد جنگ ایران و عراق ،ایشان با بی صداقتی آن را ملی ندانسته  واین که  این رهبر ایران بوده است که می خواست جنگ ادامه پیدا کند . آقای فیلابی  حتما شما جنگ جهانی دوم را بیاد دارید ویا درباره آن مطالعه کرده اید که تا موقعی دیکتاتور آلمان خودکشی نکرد و رژیم منقرض نشد جبهه متفقین کوتاه نیامد و آلمان هم اشغال گردید  و وانگهی قرارداد بس سنگینی که تا الان هم ادامه دارد به آن کشور تحمیل شد.  پس خودتان می دانید این عراق بود که جنگ را شروع و برعلیه وطن تحمیل نمود و مردم از همه قشرها از نوامیسشان جانانه دفاع کردند و به غیرت این مردان وزنان خود هم می بالند و من نمی دانم این عضو مجاهدین تعریفشان از ملی چیست؟! ولی ملی یعنی این که حداکثر شرکت و مقبولیت یک نظام ، و آن چه که همه دیده و می دیدیم دراین جنگ ناعادلانه وتحمیلی همه شرکت داشتند و از هیچ چیز خودشان دریغ نکردند و آقای فیلابی جهت برائت وتبرئه متهم ، یعنی آقای مسعود خان  بیهوده به آب می زنند چرا که او با این ترفند ها هرگز نمی تواند مزدوری اش را پنهان و ازآن فرار کند . در حالی که هیچ کس جرات نزدیکی به صدام را نداشت چه به لحاظ سیاسی  تا برسد به این که  پول و امکانات از او بگیرد و بر علیه کشورش استفاده کند. این رجوی بود که همه جورمزدوری کرد و به همه رنگی درآمد تا شاید به ظن خود ، به قدرت برسد. ادعاهای آقای مسعود خان هیچ ارزشی برای مردم ایران ندارد تا برسد به شما که تا کنون پاچه خواری این فرقه معلوم الحال را می کنید.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • طلیعه آزادی
    50 سال خیانت و جنایت

    Talie-Azadi

    طلیعه آزادی را در فیس بوک دنبال کنید....

    طلیعه آزادی را در توییتر دنبال کنید....

    آمار سایت
  • کل مطالب : 736
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 59
  • آی پی دیروز : 48
  • بازدید امروز : 194
  • باردید دیروز : 85
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 638
  • بازدید ماه : 1,805
  • بازدید سال : 10,507
  • بازدید کلی : 469,531